دیشب بدنم لرزید
یادم افتاد
وقتی کنارم بودی
وقتی خیلی خوب بودی
وقتی حرفای قشنگ میزدی
وقتی با صدات به خواب میرفتم
دلم خیلی گرم بود
بیخیال همه..
بیخیال زندگی..
و بیخیال آرزوهام شده بودم
زندگیم شده بود تو...
اما آنقدرها هم عاشق نبودی
دلت عاشقم بود و عقلت...بماند!!
مگر میشد دوباره به چشمانت نگاه کرد
مگر میشد لبخندهایم را نثارت کرد
دلم شکست
و تو را آدمی دیگر دید
دلم دیگر عاشقت نمی ماند...