برای مشاهده ی عکسهای زیبا و احساسی از کادوهای عاشقانه به
ادامه مطلب
بروید...
تــو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت
خداوندا..
مرا مگذار تـــنها لحظه ای حتی به خود ..
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 130 | 1377 |
![]() |
3 | 1286 | raamsteel |
![]() |
13 | 3054 | cutiran |
![]() |
103 | 11647 | hikvision |
![]() |
0 | 811 | mohammadhajilu |
![]() |
0 | 794 | mohammadhajilu |
![]() |
0 | 843 | melika |
![]() |
0 | 854 | melika |
![]() |
1 | 1144 | melika |
![]() |
10 | 2264 | sajjad |
![]() |
2 | 1295 | parham |
![]() |
31 | 4322 | melika |
![]() |
5 | 1687 | melika |
برای مشاهده ی عکسهای زیبا و احساسی از کادوهای عاشقانه به
ادامه مطلب
بروید...
خوشبختی یعنی
در خاطر کسی ماندگاری
که لحظه های نبودنت را
با تمام
دنیا معامله نمیکند…
بقیه در ادامه مطالب
به یک پلک تـــو مـیبخشم تمـــام روز و شبها را
که تسکین میدهد چشمت غم جانسوز تبها را
بخوان! با لهجهات حسّی عجیب و مشترک دارم
فضا را یک نفس پُر کن بـــه هــــم نگذار لبها را
به دست آور دل من را چه کارت با دلِ مردم!
تو واجب را به جا آور رها کن مستحبها را
دلیلِ دلخوشـــیهایم! چه بُغرنج است دنیایم!
چرا باید چنین باشد؟... نمیفهمم سببها را
بیا اینبار شعرم را به آداب تو میگویم
که دارم یاد مــیگیرم زبان با ادبها را
غروب سرد بعد از تو چه دلگیر است ای عابر
برای هــر قدم یک دم نگاهــی کن عقبها را
●❥ اینبار میخام از تهـ دلم بگمـ ●❥
●❥ عشقم ●❥
●❥ خوب گوش کن ●❥
●❥ نبودی ●❥
●❥ یهو اومدے تو زندگیم ●❥
●❥ چشماتو ک دیدم ●❥
●❥ دنیامو پیدا کردم ●❥
●❥ برق نگاهت ●❥
●❥ دیوونه میکنه منو●❥
●❥ آهای دنیا ●❥
●❥ اینقد ب بزرگیت نناز ●❥
●❥ ی تار موی عشقمو ●❥
●❥ با کل تو عوض نمیکنم ●❥
●❥ عاشقتم عشق ابدی من ●❥
تـــو مـــاه را
بــيـشــتــر از هــمــه دوســت مـي داشـتـي . . .
و حـــالا مـــاه هـــر شــب
تـو را بــه يــاد مــن مـي آورد ،
مـي خــواهــم فــرامــوشــت كــنــم امــا ،
ايــن مــاه بــا هــيــچ دسـتـمــالـي
از پــنـجــره هــا پـــاك نـمي شــود . . .
« رسول یونان »
صدایت را که شنیدم دلم لرزید
دلتنگت شده بودم
میدانی عاشق تو بودن چقدر سخت است
دوری....نیستی...
انگار رویایی...
میفهمی دل ظریف را
چه بهشتی ساختم با تو
اما مگر میشد
دلت عشقم را باور کند
مگر میشد
سادگی مرا قبول کند
نبودنم
این نیست که دوستت ندارم
این نیست که عاشقت نیستم
فقط
دیگر دنیایم با تو بهشت نمیشود
کجایی؟؟!
تــــــــــــــو که نیستی همه میخواهند
جای تـــــــــــــو را پر کنند!!
بیــــــــــا!!
به همه بگو!!تــــــــــــــــــو تکرار شدنی نیستی!!!
جای تــــــــــــــــــــــــــو جز با خودت پــــــــــــــــــــر نمیشود!!!
سـلآمَـتــی روزی کـه بــی اجـــآزه لـخــتــَم مـیـکـنـَنـد و
یـه غـریبــه مـنـو مـیـشــوره و
بـقـیـه بـی اجـآزه از پـشــتِ شـیـــشـــه نِــگـآم مـیــکـنـنـد !
ســلآمَـتــی روزی کـه ازَم وآســه لـبـآسَــم اجــآزه نــمـیگـیـرَند و
یـه پـآرچـه سفـیــد تـنـَم مـیـکنـنـد !
سـلآمَـتــی روزی کـه عـجـلـه دارَند تـآ از بـدن سـردم راحَـت شن و
ٌّ
شتـآبـآن میـذارنــَم تـویِ نـعـشــکــِش !
سـلآمَـتــی روزی کِـه همـه از بــآلا به تـنهـآیــی رخـتـخـوآب جـدیــدَم نگـآه میـکنند !
مــلـــودے آرام بـــود . . .
ســڪـوت ِ زیـبــایے فـــــریـاد مــیـزد . . .
خــسـتـه اے مــشـغــول ِ نــوشـتــن بــود . . .
ضـجّــه مــے زد ُ مـے نــوشــت . . .
غـــرق بــود در ڪـتـاب هـایـے ڪـه هـنــوز بـرگے را ورق نـزده بـود . . .
بـاران سیـلے مے زد بـر اطــاق زیـر بـامے ڪـه شیـروانـیـش ،
بـه الـتـمـاس خـیـس نـڪردن ِ ڪـفـش هـایـت بـه پــاے زمـیـن افـتــاده بـود . . .
هــمـه چــیـز آرام بــود . . .
تــو هــم بــرو . . .
تــو بـا ایـن پــاهـایــت بـه جــان خــط مـمـتــد ایــن جـاده هـا بـیـافـت . . .
رفـتـنـت دردے نـداشـت . . .
تـنـها دردم دهـن ڪـجے تـیـڪ تـاڪـ سـاعـتے اسـت ڪه ،
ثـانـیـه بـه ثـانـیــه ے نـبــودت را بـه رخــم مـیـڪـشـنـد .
دوست داشتنت را
نه با حرف
نه با بوسه و
نه با هیچ چیز دیگری نمی توانم بیان کنم
تنها کاری که از دستم ساخته است ؛
این است که به چشمانت زل بزنم
تا خودت از چشمانم ببینی
که چقدر دوستت دارم !!!
خـوابَم نِمے بَــرَد
بِه هَمـه چیز فِکر کَـرده اَم
بیشتَر بِه تُــو
وَ می دانَــم کِه خوابــے
وَ قَبل اَز بَسته شُدَن چَشــم هآیَـتــــ
بِه هَمه چیــز فِکــر کَرده ای
جُـــز مَـن!!!
گاهی حرف ها وزن ندارد...
ریتم ندارد
آهنگ ندارد...
اما خوب گوش کن...
درد دارند
من همونم که همیشه غم و غصهم بیشماره
اونی که تنهاترینه، حتا سایه هم نداره
این منم که خوبیامو کسی هرگز نشناخته
اون که در راه رفاقت همهی هستیشو باخته
هر رفیق راهی با من دو سه روزی همسفر بود
ادعای هر رفاقت واسه من چه زودگذر بود
هر کی با زمزمهی عشق دو سه روزی عاشقم شد
عشق اون باعث زجر همهی دقایقم شد
اون که عاشق بود و عمری از جدا شدن میترسید
همهی هراس و ترسش به دروغش نمیارزید
چه اثر از این صداقت، چه ثمر از این نجابت
وقتی قد سر سوزن به وفا نکردیم عادت
ترانهسرا: ﺑﻴﮋن ﺳﻤﻨﺪر
اریک کوچههای مرا آفتاب کن
با داغهای تازه، دلم را مجاب کن
ابری غریب در دل من رخنه کرده است
بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن
ای عشق ای تبلور آن آرزوی سبز
برخیز و چون سکوت، دلم را خطاب کن
ای تیغ سرخ زخم، کجا میروی چنین
محض رضای عشق، مرا انتخاب کن
ای عشق، زیر تیغ تو ما سر نهادهایم
لطفی اگر نمیکنی، اینک عتاب کن
سلمان هراتی
کاش میدیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
میتابانی
بال مژگان بلندت را
میخوابانی
آه وقتی که توچشمانت
آن جام لبالب از جاندارو را
سوی این تشنه جان سوخته میگردانی
موج موسیقی عشق
از دلم میگذرد
روح گلرنگ شراب
در تنم میگردد
دست ویرانگر شوق
پرپرم میکند ای غنچه رنگین، پرپر
من در آن لحظه که چشم تو به من مینگرد
برگ خشکیده ایمان را
در پنجه باد
رقص شیطان خواهش را
در آتش سبز
نور پنهانی بخشش را
در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را میبینم
بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
کاش میگفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
فریدون مشیری
حس چشمای نازت داره دیوونم میکنــــه
به اینکه بگم دوســـت دارم، مجبورم میکنـــه
توی همون اولیــــن نگاه حس کـــردم تورو کم دارم
واسه این بود همون لحظه گفتم که دوست دارم
خیلی دوست دارم خیلی وابستت شدم
با اینکه تازه اومدی بد جوری عاشقت شدم
خیلی دوست دارم خیلی وابستت شدم
با اینکه تازه اومدی بد جوری عاشقت شدم
یه فرشته ای مثل تو ، کم پیدا میشه تو دنیا
داره عشق و حس میکنه، واسه یه بار این دل تنها
توی همون اولین نگاه حس کردم تو رو کم دارم
واسه این بود همون لحظه گفتم که دوست دارم
خیلی دوست دارم خیلی وابستت شدم
با اینکه تازه اومدی بد جوری عاشقت شدم
خیلی دوست دارم خیلی وابستت شدم
با اینکه تازه اومدی بد جوری عاشقت شدم
داستان عشق پولی
روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت
اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است...
بقیه داستان در ادامه مطالب
من خودمو نمي بازم ؛
حتا اگه دستام بلرزن ،
اگه چشام تار ببينن ،
اگه پاهام راهِ درستُ تشخيص ندن ...،
گاهي حس مي كنم گُم شدم
حس ميكنم هيچ جايي تو اين دنيا ندارم
هيچ دوستي ...
هيچ آدمي كه نگرانم باشه ...
شايد چهره.م همچين چيزيو نشون نده
اما من واقعن يه موقع هايي خَستَم ...
دلم ميخواد كسي باشه
دستي باشه
دلم مي گيره و من هي به خودم ميگم عب نداره دل كارش گرفتنه ...
تا كي بگم ...؟
مهم نيست ...
من خودمو نمي بازم .
هر چقدر هم که بگویی :
تنهایی خوب است؛
هم من و هم تو میدانیم که:
تنهایی خوب نیست …
ولی چه میتوان کرد وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی، واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند …
از هیچـــی نتـرس
فقـط از این بتــرس که وقتــــی ناراحتــم میکنـی ،
یکــی پیـدا شه که آرومـــــم کنـه !
✘.. گــفـتـی کــه مـا بــه درد هــم نــمی خـوریـم...
امــا هــرگـز نــفـهـمـیـدی مــن تــو را بــرای
دردهــایـم نــمی خـواسـتـم..✘..
تعداد صفحات : 2
قـــلب ❤ من...
دموکراتیــک ترین دولت دنیاسـت.
آنقدر که تو را نیز همچون خودم
از ته دل دوسـت میدارد.
هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات
باتو بودن
پرت کرده ام…
بگو کسی حرفی نزند…
بگذار
لحظه ای ارام بگیرم
سهم “من” از “تو”
عشق نیست ،
ذوق نیست ،
اشتیاق نیست ،
همان دلتنگی بی پایانی است
که روزها دیوانه ام می کند!!