loading...
˙·٠•●❤ سایت عاشقانه و تفریحی ❤●•٠·˙
Welcome To Tanhaee98

خداوندا...

تــو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم

مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را

مبادا گم کنم اهداف زیبا را

مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت

خداوندا..

مرا مگذار تـــنها لحظه ای حتی به خود ..

 


آخرین ارسال های انجمن
m_admin بازدید : 543 سه شنبه 13 اسفند 1392 نظرات (0)

 

گاهــــی اوقــات..
 

هـمـه چـیـز دسـت بـه دسـت ِ هـم مـیـدن

تـا تــو را غـرق در رویـاهـا و خـاطـراتـت کـنـن. . .

یـه آهـنـگ پـیـشـواز . . .

2 خـط شـعـر . . .

کـمـی هـوای بـهـاری . . .

یـک وجـب پـیـاده رو . . .

آهـنـگـی کـه دانـشـجـو خـونـه بـغـلـی گـوش مـیـدن . . .

2 کـلـمـه حـرف . . .

بـوی ِ یـه عَـطـر خـاص . . .

طـعـم ِ شـیـریـن ِ یـه خـوراکـی . . .

هـمـه و هـمـه کـافـیـه بـرای ایـنـکـه . . .

تــو چـنـد سـاعـت وسـط اتـاقـت دراز بـکـشـی و خـیـره بـشـی بـه سـقـف

و صـدای بـارون بـشـه آرامـش دهـنـده تـریـن آهـنـگ اون روزت !!!
.::LOVE::. بازدید : 558 یکشنبه 11 اسفند 1392 نظرات (0)

من تورو میخوام، ولی تو نیستی، من دیونه ی تو شدم، ولی تو نیسنی

تنها چیزی که از تو دارم یه عکسه که به کجای چشمات اون و نگاه میکنم

اشکام میچکه روی عکست، شب هاست که تا صبح حرف میزنم با عکست

وقتی دلم زیاد هواتو میکنه، دست میکشم رو عکسی که از تو دارم

آروم میشه دل بی تابم، دیگه نمی باره چشمانم

چطور بگم از دل عاشقم که عاشق تو شده، تمام وجودم

دلی داشتم یکه و تنها، به دور از دلتنگی و غم ها

ولی حالا عاشق شده، عاشق اون چشمای نازت شده

نه میخواد و نه می تونه که بخواد تو رو فراموش کنه ...

ولی چه حیف نیستی تو در کنارم، میگم کاش بودی کنارم

تا کی باید باشم دور از تو ... دور از چشمان تو ...

دلم دیگه طاقت نداره، روزا رو فقط به یاد تو می شماره

بگو کی می رسه اون روز، روزی که بیای و مال من شی

 

هست و نیست من شی، تک گل باغچه دلم شی ...

m_admin بازدید : 605 شنبه 10 اسفند 1392 نظرات (0)

خیلی وقت است دارم با تو زندگی میکنم

تو خودت هم نمیدانستی ، نمیدانستی که با عشق تو لحظه هایم را سر میکردم

اگر نیامدم به تو بگویم راز عشقم را ، میخواستم که با عشق تو خوش باشم

میخواستم که همیشه عشقت واقعی بماند در دلم

چون فکر میکردم شاید تو بی وفا از آب درآیی ، فکر میکردم شاید تو مرا نخواهی

میخواستم عشقم یکطرفه باشد ، تنها من تو را بخواهم و تنها من بدون تو بمیرم 

بی آنکه با تو باشم ، و بی آنکه تو در کنارم باشی

بگذار همینگونه بماند، بگذار از عشقت لذت ببرم 

گرچه دلتنگی سخت است ، در حسرت آغوشت ماندن زجر است اما من به عشق بودنت

در قلبم خوشم

بگذار خوش باشم مثل گذشته ها، مثل همیشه عاشقت باشم

تو نباشی بهتر است ، عشقت برایم یک خیال عاشقانه است !

میخواهم در همین توهم عاشقانه بمانم

نه روزی می آید که خیانت کنی ، نه روزی می آید که رهایم کنی

تو نیستی ، اما عشقت اینجاست ، همینجا، در قلبم

m_admin بازدید : 528 پنجشنبه 08 اسفند 1392 نظرات (0)

 

چه شبی بود و چه فرخنده شبی
آن شب دور که چون خواب خوش از دیده پرید
کودک قلب من این قصه ی شاد
از لبان تو شنید
زندگی رویا نیست
زندگی زیبایی ست
می توان
بر درختی تهی از بار، زدن پیوندی
می توان در دل این مزرعه ی خشک و تهی بذری ریخت
می توان
از میان فاصله ها را برداشت
دل من با دل تو
هر دو بیزار از این فاصله هاست
قصه ی شیرینی ست
کودک چشم من از قصه ی تو می خوابد
قصه ی نغز تو از غصه تهی ست
باز هم قصه بگو
تا به آرامش دل
سر به دامان تو بگذارم و در خواب روم
گل به گل،  سنگ به سنگ این دشت
یادگاران  تو اند
رفته ای اینک و هر سبزه و سنگ
در تمام در و دشت
سوگواران  تو اند
در دلم آرزوی آمدنت می میرد
رفته ای اینک، اما آیا
باز برمی گردی؟
چه تمنای محالی دارم
خنده ام می گیرد…

m_admin بازدید : 566 پنجشنبه 08 اسفند 1392 نظرات (0)

 

خدایا کفر نمی‌گویم،

پریشانم،

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی


‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است . . .

m_admin بازدید : 476 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (0)

 

درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــدن
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی
و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همه فصلهایِ قشنگِ زندگیم خریده ام
تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان
دیوانـــــه، خود خــــواه، بی احساس
نمیــــفروشــــــــم....!!!!
 

m_admin بازدید : 460 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (0)

حس چشمای نازت داره دیوونم میکنــــه

به اینکه بگم دوســـت دارم، مجبورم میکنـــه

توی همون اولیــــن نگاه حس کـــردم تورو کم دارم

واسه این بود همون لحظه گفتم که دوست دارم

خیلی دوست دارم خیلی وابستت شدم

با اینکه تازه اومدی بد جوری عاشقت شدم

خیلی دوست دارم خیلی وابستت شدم

با اینکه تازه اومدی بد جوری عاشقت شدم

یه فرشته ای مثل تو ، کم پیدا میشه تو دنیا

داره عشق و حس میکنه، واسه یه بار این دل تنها

توی همون اولین نگاه حس کردم تو رو کم دارم

واسه این بود همون لحظه گفتم که دوست دارم

خیلی دوست دارم خیلی وابستت شدم

با اینکه تازه اومدی بد جوری عاشقت شدم

خیلی دوست دارم خیلی وابستت شدم

با اینکه تازه اومدی بد جوری عاشقت شدم

m_admin بازدید : 575 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (0)

همیشه منتظر کسی باش
که تو رو با همه ی دیوونگیت و خل بازیات
قبول داشته باشه و تو رو به همه نشون بده
و بگه: این دیوونه خل….. عشق و جیگر منه


m_admin بازدید : 546 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (0)

امروز، امروز است…
امروز صبح اگر از خواب بیدار شدی و دیدی ستاره ها در آسمان نمی تابند
ناراحت نشو
حتما دارن با تو قایم باشک بازی میکنن
پس با آنها بازی کن
امروز هرچقدر بخندی و هرچقدر عاشق باشی از محبت دنیا کم نمیشه
پس بخند و عاشق باش
امروز هرچقدر دلها را شاد کنی کسی به تو خورده نمیگیرد
پس شادی بخش باش
امروز هر چقدر نفس بکشی جهان با مشکل کمبود اکسیژن رو به رو نمی شه
پس از اعماق وجودت نفس بکش
امروز هرچقدر آرزو کنی چشمه آرزوهات خشک نمی شه
پس آرزو کن
امروز هر چقدر خدا را صدا کنی خدا خسته نمی شه
پس صدایش کن
او منتظر توست
او منتظر آرزوهایت
خنده هایت
گریه هایت
ستاره شمردن هایت و عاشق بودن هایت است
امروزت را دریاب
امروز جاودانه است
و
امروز زیباترین روز دنیاست!
چون امروز روزی است که آینده ات را آنطور خواهی ساخت که تا امروز فقط تصورش میکردی…
آری، زندگی را آنگونه که دوست داری تصور کن تا آنگونه شود!

m_admin بازدید : 421 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (0)

سرخوشم یا خودم را به سرخوشی می زنم
نمی دانم

چه شده است؟ 

برخلاف همه که می گویند چه زود گذشت
انگار همین دیروز بود

برای من چه سخت است
سخت است که نگویم انگار تمام عمرم بود

باید بگویم چه دورند بازی های دوران کودکی ام، دل آسودگی هایم ، افکار آرامم

اینکه بزرگترین آرزوها سهمم بود

اینکه توأم با مشکلات خانواده و …

خوشبخت ترین کودک روی زمین بودم

بقیه متن در ادامه مطالب

m_admin بازدید : 442 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست

ببار ابر بهاری، ببار… کافی نیست

چنان که یخ زده تقویم ها اگر هر روز

هزار بار بیاید بهار، کافی نیست

 به جرم عشق تو بگذار آتشم بزنند

برای کشتن حلاج، دار کافی نیست

 گل سپیده به دشت سپید می روید

سپیدبختی این روزگار کافی نیست

 خودت بخواه که این انتظار سر برسد

دعای این همه چشم انتظار کافی نیست

m_admin بازدید : 556 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (0)

 

آرزو کن با من . . .

که اگر خواست زمستان برود

گرمی ِ دست ِ تو اما باشد

آرزو کن با من

“ما” ی ما ” من” نشود

سایه ات از سر ِ تنهایی ِ من کم نشود

melika بازدید : 1048 جمعه 02 اسفند 1392 نظرات (0)

داستان عشق پولی

روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت

اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است...

بقیه داستان در ادامه مطالب

m_admin بازدید : 576 چهارشنبه 30 بهمن 1392 نظرات (0)

صندوقچه خاک خورده زندگیم را گشودم تا مفهوم عشق و زندگی کردن را دریابم
امید داشتم نوری بتابد و من آن عشق را ببینم
آیا عشق زندگی ام هنوز در آن صندوقچه کوچک من بود ؟
امید داشتم هنوز باشد
اما وقتی ان را گشودم چیزی از عشق در آن پیدا نکردم
یک مشت خاطره بود
یک مشت دفتر خاطرات
یک مشت خاک
و آن چیزی که از من مانده بود
حسرت بود
آن حسرت تمام وجودم را فرا گرفت
به طوری که حتی حس میکردم مرا در قفس گذاشته اند
و از این خاک و از این زندگی دور می کنند
آیا چنین بود … ؟
دفتر خاطرات را ورق زدم به امید پیدا کردن عشق
اما چیزی در آن ندیدم جز نوشته هایی بر روی کاغذ
انگاربه من لبخند میزند و به من می گفتند : ما را بخوان
آنها نمی دانستند من فرصت اندکی دارم و وقت خواندن ندارم
باز شروع به گشتن کردم
شاید چیزی بیابم ورقها را زیر رو کردم چیزی نبود
هیچ نشانی از عشق ندیدم
ولی در ته صندوقچه یک گل سرخ بود
آن گل سرخ خشکیده نشده بود
و بوی معطر گل سرخ همه جا را پر کرد
و آن نشانی از عشق بود که به دنبالش فرسنگها راه رفتم
تا آن را بیابم و زندگی خاک خورده ام را با عشق بسازم
بی آن که بدانم عشق در درونم است نه جای دیگر
و من چشم انتظار ، در حسرت یک نگاه تو
به انتظارت نشسته ام

و چه زیباست این انتظار

m_admin بازدید : 476 چهارشنبه 30 بهمن 1392 نظرات (0)

دلم را به نسیم می سپارم

نگاهم را به رد پایت

لحظه هایم را پر از یادت

هر نفس – زمزمه می کنم

مهرت را در تار وپودم

و از دستانم پلی می سازم

پر از مهربانی و عشق

تا در کنارت – لبریز از تو باشم …

اما قصه چنین شد


دور از تو

 

m_admin بازدید : 562 چهارشنبه 30 بهمن 1392 نظرات (0)

بازی دیروز چه زود
خط و نشون امروز شد
بی اعتمادی جای دوستی و گرفت
یکی گفت پسرها دنبال هوسند
یکی دیگه گفت دخترها دنبال پول و ماشین
چه بی انصاف شدیم و حکم اعدام را صادر کردیم
برای همان همبازی دیروز …
کاش بیاییم کمی بچگی کنیم  … کاش . . .

shida بازدید : 454 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

 

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق،
که نامی خوش‌تر از اینت ندانم.
وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری،
به غیر از زهر شیرینت نخوانم.

تو زهری، زهر گرم سینه‌سوزی،
تو شیرینی، که شور هستی از توست.
شراب جام خورشیدی، که جان را
نشاط از تو، غم از تو، مستی از توست.

بسی گفتند: – «دل از عشق برگیر!
که: نیرنگ است و افسون است و جادوست!»
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است، اما … نوشداروست!

چه غم دارم که این زهر تب‌آلود،
تنم را در جدایی می‌گدازد
از آن شادم که در هنگامه‌ی درد،
غمی شیرین دلم را می‌نوازد.

اگر مرگم به نامردی نگیرد:
مرا مهر تو در دل جاودانی‌ست.
وگر عمرم به ناکامی سرآید؛
تو را دارم که مرگم زندگانی‌ست.

shida بازدید : 432 یکشنبه 27 بهمن 1392 نظرات (0)

با خدا گفتگو کنید

نه با خاطر اینکه به چیزی احتیاج دارید

چون نعمتهای بسیاری دارید که به خاطرش از او 

سپاسگذاری کنید.

m_admin بازدید : 470 شنبه 26 بهمن 1392 نظرات (0)

جملات زیبا و خواندنی ,  مطالب آموزنده ,

امروز صبح اگر از خواب بیدار شدی و دیدی ستاره ها در آسمان نمی تابند
ناراحت نشو
حتما دارن با تو قایم باشک بازی میکنن
پس با آنها بازی کن 

امروز هرچقدر بخندی و هرچقدر عاشق باشی از محبت دنیا کم نمیشه
پس بخند و عاشق باش 

امروز هرچقدر دلها را شاد کنی کسی به تو خورده نمیگیرد
پس شادی بخش باش 

بقیه در ادامه مطالب

m_admin بازدید : 580 جمعه 25 بهمن 1392 نظرات (0)

خدایا

من در خودم مانده ام

ماندنی که سرانجامش به تباهی میرسد

کمکم کن از خودم بگذرم

 

تا بتوانم به تو برسم

m_admin بازدید : 547 جمعه 25 بهمن 1392 نظرات (0)

8b07a23dae8720ad095d822a1cfe2f66 تیک تاک تقویم های دیواری

تو را که ورق می زدم

دستهایم

لبریز می شد از بنفشه و گیسوانی

که میان خاطره های من می پراکندی …

خیالت از میان کاغذها سبز می شد

و من

بی واژه ….

بی دلیل ….

بغض ها را جارو می زدم

و لبخنهایت را

در تیک تاک تقویم های دیواری

مرور می کردم ….

m_admin بازدید : 587 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)

هــَـر روز دیــوانــه تــَـر از دیــروز!

وهـیـچـکـَـس نــمے دانــَـد:

پـُـشـتـ ایـטּ دیــوانــگـے و سـَـرخـوشـے! 

چــه دردے را پـنـهــاטּ کـَـرده ام

نمک

m_admin بازدید : 659 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)

میگفتند :سختی ها نمک زندگی است!!

امّا چرا کسی نفهمید!

“نمک”

برای من که خاطراتم زخمی است

شور نیست…

مزه “درد” میدهد…!!…

m_admin بازدید : 689 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (0)

روزگارى جاده بودم جاده اى غرق تردد …

جاده اى که از رفت و آمد لحظه اى خالى نمیشد …

من که بسیارى غریبان را به آبادى رساندم …

عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایى خود

m_admin بازدید : 525 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

این شهر
شهر قصه های مادربزرگ نیست
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را
هرگز آبی ندیده ام.
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد !
m_admin بازدید : 391 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

همیشه برای “ماندن ” دلیل هست … و برای “رفتن” بهانه.

همیشه برای “خواستن” نیاز هست … و برای “رد کردن”، مصلحت.

همیشه برای “داشتن” فضا هست … و برای “نداشتن” تقصیر.این که سوار بر کدام کوپه این قطار شوی،

به پای ماندن و دست خواستن و عشق داشتنت، بر می گردد

اگر داری که بسم الله …

اگر نه، جهان پر است از “بهانه” و “مصلحت” و “تقصیر” بی صاحب !
m_admin بازدید : 647 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (1)

کنار دریا روی ماسه ها تنها نشسته ام . . .

آرام باش ،
حوصله کن ،
آب های زودگذر ،
هیچ فصلی را نخواهند دید
از ریگ های ته جویبار شنیده ام
مهم نیست که مرا
از ملاقات ماه و گفت و گوی باران
بازداشته اند .
من برای رسیدن به آرامش
تنها به تکرار اسم تو” ….
بسنده خواهم کرد
حالا آرام باش
همه چیز درست خواهد شد

 

m_admin بازدید : 454 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

تو نیستی

و من تنهایم…

تو نیستی

ومن این را مؤمنم.

تو نیستی

و این تلخ ترین مستند زندگی من است.

اما آموخته ام

که چگونه پیدایت کنم

آموخته ام

وقتی باران می بارد

دستانت را از عطر خاک باران خورده بگیرم

بکشم درون این اتاق

پشت این میز لعنتی

تا نوشته هایم را بخوانی

بعد تو لبخند بزنی

و بپرسی

اینها همه اش برای من است ؟

من بغض کنم

و بگویم

همه اش.

می بینی؟

کار سختی نیست.

خیالت بیشتر از تو با من کنار می آید.

m_admin بازدید : 411 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (0)

می گفتی : دنیا کوچک است

تا آنجا که

شمال و جنوب لای انگشتانت محو می شوند  !! …

و خورشید می تواند

از چشمی طلوع کند و درچشم دیگرت غروب !! …

آن قدر کوچک!

که بزرگ ترین سیاره در فنجانت بنشیند

هزار نسل بعد خویش را

به استقبال و بدرقه در آغوش بفشاری !! …

آن قدر کوچک!

که میان دو استکان

به دورترین نقطه ی زمین سفر کنی

چایت را داغ بنوشی !! …

می گویم : دنیا چقدر بزرگ است !! …

چقدر بزرگ!

که حتی در اتاق مطالعه ام

هرچه بیشتر دنبالت می گردم

پیدایت نمی کنم ….

m_admin بازدید : 518 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (0)

به کوچه ها قدم بگذار . . .

مرا بگیر از غبار زرد پنجره ها !

مرا ببر به آسمانی از بهار تو . . .

که سخت گریه می کنند بهانه های من برای تو !

m_admin بازدید : 479 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (0)

تنهاــــــیی ...

نام دیگر پاییــــــــــز است

هر چه عمیق تـــــــــر

 

برگریزان خاطره هــــــایت بیشتـــــــــــر …!

 

m_admin بازدید : 540 جمعه 18 بهمن 1392 نظرات (0)

سالها پیش , در کشور آلمان , زن و شوهری زندگی می کردند.

آنها هیچ گاه صاحب فرزندی نمی شدند.

یک روز که برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند 

ببر کوچکی در جنگل , نظر آنها را به خود جلب کرد.

مرد معتقد بود : نباید به آن بچه ببر نزدیک شد.

بقیه داستان در ادامه مطلب ...

melika بازدید : 579 سه شنبه 15 بهمن 1392 نظرات (0)

نـــه نمیــــدانــــی!

هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد

پشت ایـن چهــــره ی آرام،

در دلــــــــــم چــه مـی گـذرد!

نـــه نمیــــدانــــی!

هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد

ایـــن آرامــش ظــاهــر و ایــن دل نــا آرام

چقــــدر

 

خستـــــــه ام میـــکنــد…!

m_admin بازدید : 669 سه شنبه 15 بهمن 1392 نظرات (0)

 

وقتی می گوید:دوستت دارم...

زل زل در چشمهایش نگاه نکن...

بی هیچ حرفی.....بی هیچ عکس العملی....!!!

تنها با گفتن من هم دوستت دارم این لحظه را تمامش نکن...

جیغ بزن.....محکم در آغوشش بگیر....بوسه بارانش کن....

بگذار آنقدر از گفتن این کلمه به شوق بیاید..

که اگر فردا باز هم خواست بگوید :دوستت دارم...

جور دیگری بگوید....!!

یا نه.... اصلا نگوید....

دستت را بگیرد ببرد تمام دوست داشتن را نشانت بدهد.....!!

دوستت دارم مقدس است.....!!

گفتنش مسئولیت دارد......شنیدنش مسئولیت پذیری....!!

 

حواست باشد...

m_admin بازدید : 459 پنجشنبه 10 بهمن 1392 نظرات (0)
\"\"فکـر کـטּ حـالا یہ جمـلہ نوشتـــیم و בو هــزار
تـا لایکــ هم פֿـورد...
با اونـا کہ میخــواستیمــ בوستمـوטּ داشــته باشن
و ندارטּ چیکار کنیم؟
فکر کـטּ صـــد نفرم
توے این בنیــاے مجـازے ادتـــ کردטּ
با فـــراموش شدنتـــ توے این روزگــار نامــرد
میخواے چکار کنے...؟؟؟
فکر کـטּ چنـــدین ساعتمـــ
با هزار نـفر چتـــ کردے...
تلخیــــ بعــد از פֿـاموش کردטּ نوتــــ بوکُ و
سکوتــــ اتاقتو کجاے دلتــــ جـــا میدے...\"\"


\"\"

m_admin بازدید : 539 پنجشنبه 10 بهمن 1392 نظرات (0)

 

✘.. یه کــسایی هم هســتن که تو زنــدگی مشکل دارن

درد مــی کشن، دل شــکته دارن، حــرف نگــفته دارن

شــب که مــی شه همه می خوابن ولی اونا بیدارن

به گذشــته فکر مــی کنن، به روزایــی که خــوب و بد گــذشت...

به همــه ی اون چــــیزایی که داشــتن و دیــگه ندارن

تو تختــشون دراز می کــشن و با خودشون فکر می کنن که آینده چی می شه

به این فکــر می کنــن که چجــوری مــی تونن به چیــزایی که می خــوان برســن

اصن نمیــــدونن چی درســته چی غلــط!

مونـــدن ســـر دو راهی...کـــم آوردن

فقطــ خودشــون هســتن و شــب و تنــهایی شــون...

مــوزیک گوش میدن، ســــیگار می کشــــن، فیلم می بینن

اینــــا خیــــلی خســــتـه و تنهان خیلی...

شــــاید من، شاید تو، شــــاید خیلیــــا جــــزو همیــــن آدما باشــــیم✘..


\"\"
 
m_admin بازدید : 466 پنجشنبه 10 بهمن 1392 نظرات (0)

ســـلآم هــآیی کـــه بــوی خــداحـــآفظی میــ ـدهند …

بــودن هــآیی کـــه هیچــ ـکدآم خوشــ ـحال کننــده نیــستند …

و رفتـــن هــآیی کــه امــید بــآزگشتــی بــه آنهــــآ ندآری …

همــه اینهــآ رآ کـــه جمــع میــکنی بــه یــک کلــمه میــرسی :

تنهــــــــآایــی... !

\"\"

تعداد صفحات : 6

درباره ما
آیینه پرسید: که چرا دیر کرده است ؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است ؟ خندیدم و گفتم : او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تاخیر کرده است . آیینه به سادگیم خندید و گفت : احساس پاک ، تو را زنجیر کرده است گفتم : از عشق من چنین سخن مگوی گفت: خوابی ! سالها دیر کرده است در آیینه به خود نگاه می کنم آه !!! عشق تو عجیب مرا پیر کرده است راست گفت آیینه که منتظر نباش ، او برای همیشه دیر کرده است …
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدومش قشنگ تره؟؟!!
    تنهایی در صفحات اجتماعی


    lenzor.com/tanhaee98



    instagram.com/tanhaee98


    سیم کارت خود را شارژکنید
    ❤しѲ√乇❤

    I Love you
    ..I Love you
    ...I Love you
    ....I Love you
    .....I Love you
    ......I Love you
    .......I Love you
    ........I Love you
    ........I Love you
    ........I Love you
    .......I Love you
    ......I Love you
    .....I Love you
    ....I Love you
    ...I Love you
    ..I Love you
    .I Love you
    .I Love you
    .I Love you
    ..I Love you
    ...I Love you
    ....I Love you
    .....I Love you
    ......I Love you
    .......I Love you
    ........I Love you
    ........I Love you
    ........I Love you
    .......I Love you
    ......I Love you
    .....I Love you
    ....I Love you
    ...I Love you
    ..I Love you
    .I Love you

    ♥♥HEART♥♥


    ╬♥═╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬═♥╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬═♥╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬
    ╬♥═╬
    ╬═♥╬

    آمار سایت
  • کل مطالب : 1526
  • کل نظرات : 149
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 259
  • آی پی امروز : 268
  • آی پی دیروز : 35
  • بازدید امروز : 1,589
  • باردید دیروز : 51
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,640
  • بازدید ماه : 1,830
  • بازدید سال : 14,628
  • بازدید کلی : 2,757,305
  • کدهای اختصاصی
    <
    سایت عاشقانه 72 لاو =============

    هدایت به بالای صفحه

    قلب من

    قـــلب من...

    دموکراتیــک ترین دولت دنیاسـت.

    آنقدر که تو را نیز همچون خودم

     از ته دل دوسـت میدارد.

    هیس…!

    هیس

    حواس تنهایی ام را

    با خاطرات

    باتو بودن

    پرت کرده ام…

    بگو کسی حرفی نزند

    بگذار

    لحظه ای ارام بگیرم

    آغوشــــ تــــ♥ـــــو

    سهم “من” از “تو

    عشق نیست ،

    ذوق نیست ،

    اشتیاق نیست ،

    همان دلتنگی بی پایانی است

    که روزها دیوانه ام می کند!!

    فال حافظ
    ﺩﯾـﺮ ﺷـﻨـﺎﺧـﺘـﻤـﺖ !

    ﺩﯾـﺮ ﺷـﻨـﺎﺧـﺘـﻤـﺖ !
     ﺗـﻮ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺧـﻮﺏ ﺑـﻮﺩﯼ ...
    ﻭﻟـﯽ ﺧـﻮﺩﺕ ﻧـﺒـﻮﺩﯼ ! ﻣـﻦ ﺑـﻪ ﺭﺳـﻢ ﺭﻓـﺎﻗـﺖِ ﺩﯾـﺮﯾـﻨـﻪ ﻣـﺎﻥ ..
    ﭼـﺸـﻤـﺎﻧـﻢ ﺭﺍ ﻣـﯽ ﺑـﻨـﺪﻡ ؛ ﺗـﻮ ﻫـﻢ ﻧـﻘـﺎﺑـﺖ ﺭﺍ ﺑـﺮﺩﺍﺭ ﺭﻓـﯿـﻖ ...
    ﺑـﮕـﺬﺍﺭ ﺻـﻮﺭﺗـﺖ ﻫـﻮﺍﯾـﯽ ﺑـﺨـﻮﺭﺩ!