
تــو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت
خداوندا..
مرا مگذار تـــنها لحظه ای حتی به خود ..
تــو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت
خداوندا..
مرا مگذار تـــنها لحظه ای حتی به خود ..
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 130 | 1377 |
![]() |
3 | 1286 | raamsteel |
![]() |
13 | 3054 | cutiran |
![]() |
103 | 11646 | hikvision |
![]() |
0 | 811 | mohammadhajilu |
![]() |
0 | 794 | mohammadhajilu |
![]() |
0 | 843 | melika |
![]() |
0 | 854 | melika |
![]() |
1 | 1143 | melika |
![]() |
10 | 2264 | sajjad |
![]() |
2 | 1295 | parham |
![]() |
31 | 4321 | melika |
![]() |
5 | 1687 | melika |
تــو مــدعـى بــودى درون را نـيـز مـيـبـيـنـى
احـسـاس را در هـر كـس و هــر چـيـز مـيـبـيـنـى !
شــايـد هـمـان بـودى كـه بـايـسـتى كـنـارم بـود
امــا دلِ ديــوانــه ات را ريــز مـيـبـيـنـى !
گـفـتـم كـه ويـران مـيـكـنـم طـهــرانِ غـمـگـيـن را
تـا پـايـتـخـت تــو شــود تـبـريــز ، مـيـبـيـنـى
بـا چـنـگ و دنـدان پــاى چـشـمـان تـو جـنـگـيـدم
افـسـوس ! ايــن ســربــاز را چـنـگــيـز مـيـبـيـنـى
هــر روز كــنـدى از بــهــارِ زنــدگـى بــرگـى
تــقـويـمِ عـمـرم پــر شـد از پــايــيـز ، مـيـبـيـنـى ؟!
در بـازى ات نـقـش مـتـرسـك را بـه مـن دادى
افـتـاده ام در گــوشــه ى جــالـيــز ، مـيـبـيـنـى ؟!
رفـتـى و بـعـد از رفـتـنِ تــو تــازه فـهـمـيـدم
هــر دل كـه دسـتـت بــود دسـتـاويــز مـيـبـيـنـى !
كارى نــدارم ؛ هـر چـه مـى خـواهى بـكـن ، امـا
روى سـگـم را روز رســتـاخــيـز مـيـبـيـنـى . . .
« امید صباغ نو »
هر قدر سنم بیشتر میشود کمتر به قضاوت مردم در مورد خودم اهمیت میدهم.
از این رو هر چقدر مسن تر میشوم بیشتر از زندگی لذت میبرم ...
حذف کردن آدمها از زندگیم به این معنی نیست که ،
از آنها متنفرم!!
معنای ساده اش این است که برای خودم احترام قائلم ...
هر کسی قرار نیست به هر قیمتی تا ابد با من بماند ...
لطف بسیار بزرگی در حق خودمان خواهیم کرد اگر کسانی که روحمان را،
مسموم میکنند را رها کرده و به آرامش پناه ببریم ...
زندگی به من آموخت که هر اشتباهی تاوانی دارد ،
وهر پاداشی بهایی ...
پنیر مجانی فقط در تله موش یافت میشود ... ومن به همین سادگی تصمیم گرفتم دوباره شاد باشم .....
خــــــــــــــــدایــــــــا
این سرنوشتی که برایــــــــــم تجــــــویـــــــــز کردی
عـــــــــوارضش زیــــــــــــــاد استــــ ـ ـ
سینــــــــــــه ام میســــــــوزد
چــــــشـــمانـــــــــــــم خیس میشود
گــــــــــــلــــــــویــــــــــم میگیـــــــــرد
نفــــــــــــســـــــــم تنگ میشــــــــود
راســـــــــــــتی
خــــــــــــــــــــــــــــدا
مدتـــــــــهاست سرم درد میکنـــــــــــد
دکتــــــــــــرها میگویند:
توده ای از حـــرفهـــای نگفته در سر داری...
کجایی؟؟!
تــــــــــــــو که نیستی همه میخواهند
جای تـــــــــــــو را پر کنند!!
بیــــــــــا!!
به همه بگو!!تــــــــــــــــــو تکرار شدنی نیستی!!!
جای تــــــــــــــــــــــــــو جز با خودت پــــــــــــــــــــر نمیشود!!!
تـ ـو بـ ـرو…
مـ ـن هم برای اینکـ ـه راحـ ـت تر بروی…
می گویـ ـم: برو “خیـ ـالی نیسـ ـت “
امـ ـا…
کیسـ ـت که ندانـ ـد…
بی تـ ـو…
تنهـ ــا چیـ ـزی کـ ــه هسـ ـت…
“خیـ ـال توسـ ـت” …
ﺗﮑـﯿـﻪ ﮔـاﻫــﻤــ ﺑــﺎﺵ..
ﻣـﯿﺨــﻮﺍﻫـﻤــ ﺳــﻨـﮕــﯿـﻨـﯽ ﻧـﮕﺎﻩ ﻣـﺮﺩﻣـ ﺣــﺴـﻮﺩ ﺍﯾـﻦ ﺷــﻬـﺮﺭﺍ
ﺗـــﻮﻫــم ﺣــﺲ ﮐـﻨﯽ...
ﺍﯾـﻦ ﻫــﺎ ﻧـﻤـﯿــﺘـﻮﺍﻧـﻨﺪ ﺑﺒﯿﻨﻨـﺪ ﮐـﻪ ﻣﺎﺗـﺎﺍﯾـﻦ ﺍﻧـﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ
ﻫﻤــ مﯽ ﺁﯾیـﻢ…
گـیـــرم تـمـآم دنـیـآ بـگـویـنــد مـآ مـآل هــم
نـیـسـتـیــم
مــآبـه درد هـم نـمــیـخـوریـم
گـیـــرم بـرآی زیـر یـک سـقـف رفـتـن
عـشـق ، آخـریـن مـعـیـآر ایـن جـمـآعـت بــآشـد
گـیـرم دوسـت داشـتـن بـدون سـنـد حـرآم بـاشـد
عـجـیـب بـاشـد
بـآور نـکـردنـی بـآشـد
گـیـــرم تـآ آخـر عـمـر تـنـهـآ بـمـآنـم
گـیـــرم هــرگـز دسـتـآنـت در دسـتـآنـم قـفـل
نـشـود
مـــــن امـآ
گـیـــر ایـن گـیـــــرهآ نــیـسـتــم
من تــآ ابـد
گـیـر چــشـمـآن تــوام
گیر دوســت دآشـتـنـت . . .
مردای واقعی؛
زیباترین دختر دنیا رو دوست ندارن،
اونا دختری رو دوست دارند که بتونه دنیاشون رو به زیباترین
شکل بسازه ...
من دلم میخواهد خانه ای داشتم پر دوست
کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند ارام ارام گل بگو.... گل بشنو
هر که میخواهد وارد خانه ی پر عشق و صفامان گردد
یک سبدبوی گل سرخ به ما هدیه دهد
شرط وارد گشتن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست
بر درش برگ گلی میکوبم
روی ان با قلم سبز بهار
مینویسم:ای یار
خانه ی دوستی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه
دوست
کجاست!؟!؟!
فروردین
امشب را در خانه و در کنار خانواده یا همسر خود بمانید. این باعث می شود تا آرامش بسیاری پیدا کنید و حس شادابی زیادی به قلبتان جاری شود. در راه خانه، وسایل یا خوراکی ای که اعضای خانه نیاز یا دوست دارند تهیه کنید و با دست پر وارد شوید. با عشقتان یک شب رویایی و رمانتیک داشته باشید و برای دوام و پایداری بیشتر رابطه تان صحبت و برنامه ریزی کنید. اگر مجرد هستید، فرصت خوبی برای آشنایی با فرد جدید است. اگر پیشنهادی دارید یا کسی را زیر نظر دارید، به او فرصت آشنایی بدهید.
تنهایی را دوست دارم!
عادت کرده ام که تنها با خودم باشم،
دوستی میگفت: عیب تنهایی این است:
که عادت میکنی خودت تصمیمی بگیری،
تنها به خیابان میروی،
به تنهایی قدم میزنی.
پشت میز کافی شاپ تنهایی می نشینی
و آدمها را نگاه میکنی،
ولی من به خاطر همین حس دوستش دارم!
تنها که باشی نگاهت دقیق تر میشود و معنادار،
چیزهایی میبینی که دیگران نمیبینند،
در خیابان زودتر از همه میفهمی پاییز آمده
و ابرها آسمان را محکم در آغوش کشیده اند!
میتوانی بی توجه به اطراف،
ساعتها چشم به آسمان بدوزی
و تولد باران را نظاره گر باشی.
برای همین تنهایی را دوست دارم،
زیرا تنها حسی است که به من فرصت میدهد خودم باشم!
با خودم که تعارف ندارم،
سالهاست-به-تنهایی-عادت-کرده-ام...!
هـَـ ـرگـِــز بـِـه گــُذَشــ ـتِـهــ بـَـرنـَـگــ ـَـرد؛
اَ گـَ ـر سـیـ ــنـدِرلــا بَـرایــ ـــ بـَـ ـردآشـ ـتَـن
کـَفـشـ ــشـ بَــرمـیـگــَشـ ـتــــ،
هــیـچـوَقـ ـتـــ ...
یــ ـکــــ پــِرنــسـ ـســـ نــمــیـ ـشُــد...!
♥روزهای رفته ی سال را ورق میزنم .......
چه خاطراتی که زنده نمیشوند.......
چه روزهاکه دلم میخواست تا ابد تمام نشوند
وچه روزهاکه هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد.......
چه فکرها که آرامم کرد
و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود.......
چه لبخندهاکه بی اختیار برلبانم نقش بست
و چه اشک هاکه بی اراده از چشمانم سرازیر شد......
چه آدم هاکه دلم راگرم کردند
و چه آدم ها که دلم را شکستند......
چه چیزهاکه فکرش را هم نمیکردم
وشد و چه چیزهاکه فکرم را پرکردو نشد.......
چه آدم هاکه شناختم
و چه آدم هاکه فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان.......وچه.......
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود.......
کاش
ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس عشق و یکدلی......
آرامشی که هیچگاه تمام نشود......♥★
من ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘـــﻢ ﺑﮕـﻮﯾـــــــﻢ
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ..
اما ..
ﺍﻣـــــﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﺸـــــــم هــــا،
ﺍﯾﻦ ﭼﺸـــــــم هــای ﺩﻫــﻦ ﻟـــﻖ!
منبع : سایت یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی
تـــو باشی و من
قدم بــه قدم فدایت می شوم
تــــو بـــاشی ...
از لحظه های دلتنگی جلو می زنم
بــه تمام درهای بسته دهن کجی می کنم
بـــه بن بست ها...
به خیابان هایی همه بــا یک نــام ...
دوست دارم تـــو بـــاشی و من
نشانی ها را گم کنم
راه خانه را هم نـــدانــم
تا همه بفهمند برای من کم حواس
خانه آن جاست که تـو باشی و من
قــدم بــه قـدم فـدایت شوم ...!
دلم یک بغل " تو " را می خواهد.
که به جای تلاقی نگاه و سعی بر گریز بی امان
مرا به اسم کوچکم صدا بزنی !
و برای دقایقی نه چندان کوتاه
به یک دونفره دوست داشتنی دعوتم کنی ،
مرا تنگ در آغوش بکشی
" آنقدر که نفسم را در نفست پیدا نکنم "
کمی عقبم ببری
به چهره ام خیره شوی ،
و بگویی "دوستت دارم"
خوشبختی داشتن کسی است
که بیشتر از خودش
تــــــــــو را بخواهد
و
بیشـــتر از تــــــــو
هیـــــــــــچ نخواهد
و
تــــــــــو
برایش تـــــــمام زندگی باشی
نمی دانم چشــــمــانتـــ با مــــــن چه میکند!!!
فقط وقتی که نگـاهم میکنی چنان دلــــم از شیطنــتـــ نگــاهـــتــ می لـــرزد
که حـــس می کنم چقدر زیبــــــاست
فــــدا شدن ...
برای چـــشــمـهای که تمام دنیــــــای مـــن است...
چقـدر دوست دارم دوست داشتنت را ... !!
دوست داشتـن تـــویی کـه ممنـوع ترینی برای مــــن
چقـدر دلم هوایت را دارد ... !!
هوای تــــــویی که حق نفس کشیـدن در هوایت را نـدارم
چقـدر آرامش میدهی به مـن !!
تـــــویی کـه حق آرامش گرفتـن از وجودت را ندارم
چقـدر زیبا نوازش میکنی روحـم را !!
تـویی کـه حق نوازش روحت را ندارم
چقـدر خوب است بـودنت !! تــــویی کـه حق با تـــــو بودن را ندارم ...
به یادت و برایت نوشتـن زیباست .....
بخـوان و دم مزن
می خواهمت ..... .می خواهمت ..... می دانم کـه می دانی
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حكم كرد
كه دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنكه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در كف مستی نمیبایست داد
(قيصر امين پور)
تو را یافتم از میان غربتم...
اما آشناتر از هر آشنایی...
مهمان قلبم نشدی بلکه صاحب خانه بودی...
پاکترین عشق اسمت نهادم اما بالاتر از آنی...
چشم مستت مهر خاموشی لبانم شد تا به قلبم زمزمه کنم آوار عشقت را...
چندی گذشت با تو بودن هر نفس عاشقترین گشتم...
به وجود پر از احساست با وجودم دل بستم...
تو شاهی و من گدای ناز چشمانت...
به کوی عشقت کلبه ای ساختم تا مر ا مهمان شوی...
قدم بر چشمانم نهادی خوش آمدی تو خود میدانی صاحب خانه قلبم شدی...
تاج سر کردم تو را تا بگویم:
بالاترینی بهترینی مهربانتر از هر مهربانترینی برایم اول و آخرینی...
امسال نیز به سنت هر ساله شبکههای مختلف تلویزیون با سریالهای گوناگون به استقبال ماه مبارک رمضان میروند.
امسال به روال سالهای گذشته صداوسیما سریالهای متنوعی برای پخش در نظر گرفته و علیرغم تاکید رئیس سازمان مبنی بر اینکه امسال همه شبکهها سریال پخش نخواهند کرد، باز هم جدول پخش شبکههای اصلی با پخش سریالهای پیاپی پر شده است.
در ادامه این گزارش جزئیات سریالهایی که برای ماه مبارک رمضان سال ۹۳ در نظر گرفته شده را میخوانیم:
ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﯿﻢ
نه به دیروز هایی که بودی فکر میکنم
و نه به فرداهایی که شاید باشی.....
می خواهم امروز را زندگی کنم....
خواستی بـــــــــــــاش....
نخواستی نبـــــــــــــــــاش.....
آدمهایی هستند که شاید کم بگویند “دوستت دارم”
یا شاید اصلا به زبان نیاورند دوست داشتنشان را … بهشان خرده نگیرید !
این آدمها فهمیده اند “دوستت دارم” حرمت دارد ،
مسئولیت دارد
ولی وقتی به کارهایشان نگاه کنی دوست داشتن واقعی را میفهمی ،
میفهمی که همه کار میکند تا تو بخندی ، تا تو شاد باشی …
آزارت نمیدهد ، دلت را نمیشکند …
به هر دری میزند که با تو باشد !
برای دیدن عکسها به ادامه مطلب بروید
عکسها در ادامه مطلب
عکسها با کیفیت HD
بقیه در ادامه مطلب
قصه ی من و تو …
قصه ی آسمان و زمین اســـــت …
هیچ وقـــــت به هم نمـــی رسیم …
مگر قیامــــتی به پا شود …
هیچ گـاه فکــر نمی کـردم فاصـله بینمــان آنقــدر زیـاد شـود کـه …
تـو بی خـــیـال زنـدگی کنــی …
و مــن با خیــالـت ،
بـی خیــال زندگــی شــوم !!!
ﺑـــﻪ ﺑَــﻌﻀﯿــﺎ ﻫَﻢ ﺑــﺎﯾﺪ ﮔُﻔــﺖ:
ﺑِـــﻬﺖ ﮔُـــﻔﺘَـﻦــ ﺁﺩﻡ؟!؟
ﺑِﻬِـــتـــ ﺗُـــﻬﻤَـﺖـ ﺯَﺩَﻥ...ﺑﯿـــﺨﯿــﺎﻝ
ok!
آهای تویی که ادعات میشه همه دنبالتن جنس ارزون زیادمشتری داره
از عجایب سیگار همین بس که آتشش آرامت میکند در برابر کسی که دلت را آتش زده...!!
تعداد صفحات : 7
قـــلب ❤ من...
دموکراتیــک ترین دولت دنیاسـت.
آنقدر که تو را نیز همچون خودم
از ته دل دوسـت میدارد.
هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات
باتو بودن
پرت کرده ام…
بگو کسی حرفی نزند…
بگذار
لحظه ای ارام بگیرم
سهم “من” از “تو”
عشق نیست ،
ذوق نیست ،
اشتیاق نیست ،
همان دلتنگی بی پایانی است
که روزها دیوانه ام می کند!!