طرفت کور نیست
فقط چشاشو
رو خیلی از بدیهات بسته
همین !
پس آدم باش ...
تــو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت
خداوندا..
مرا مگذار تـــنها لحظه ای حتی به خود ..
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 130 | 1377 |
![]() |
3 | 1286 | raamsteel |
![]() |
13 | 3054 | cutiran |
![]() |
103 | 11647 | hikvision |
![]() |
0 | 811 | mohammadhajilu |
![]() |
0 | 794 | mohammadhajilu |
![]() |
0 | 843 | melika |
![]() |
0 | 854 | melika |
![]() |
1 | 1144 | melika |
![]() |
10 | 2264 | sajjad |
![]() |
2 | 1295 | parham |
![]() |
31 | 4322 | melika |
![]() |
5 | 1687 | melika |
طرفت کور نیست
فقط چشاشو
رو خیلی از بدیهات بسته
همین !
پس آدم باش ...
دختر اگه آدم باشه !
لازم نیست شما دورش رو از این و اون خلوت کنی خودش واسه بودن شما جا باز می کنه !
لازم نیست واسش دنیا رو بخرید تا بمونه... ! خودش قدر یه شاخ گلتون رو می دونه !
لازم نیست هر پسری رو توجیح کنید که ایشون ماله شماست ! خودش تورو به همه دنیا نشون می ده و می گه این ماله منه !
لازم نیست به فکر رفتنش باشید خودش به شما ثابت می کنه اومده که بمونه!
دختر اگه آدم باشه !
اگه شمارو دوست داشته باشه !دختر نیست .......... فرشتست
هیچ چیز جای خودش نیست.............!
یکی بی دل است .. دیگری دو دل....................!
یکی هم اینجــا ...
بی تــو ......
دل توی دلش نیست.........
پســر: مـن حسـودیم مـیشه مـوقعی کـه پســرا بهـت نگـاه میکـنن
دختـــر:حســـودی نـــکن عزیـــزم
پســر: چــــــرا ...........؟!
دختـــر: چــون تــو چیـــزی داری کـه اونا نـدارن ...................!!!
پســر:چــی............؟
دختــر: :عشقم .... قلــــــبم
(خودم) : ولی دروغ میگنااااااااا
ميانِ اين همه كه هستند هميشه
چرا دلم بهانــــه گير توست
كه نيستي هرگــــــز ...
بی خیــال است…
خیلی بی خیال…
همان کسی که…
تمـــام خیــال مــن است…
زمـیــن بــه مـرد بــودنــت نــیــاز داره ،مــرد بــاش
مــردونـــه حــرفـــ بـــزن ...
مـــردونـه بخـــند ...
مـــردونـه عــشـــق بــورز .
مـــردونــه گـریــه کــن ،
مـــردونـــه بــبــخــش ...
مــرد بـاش ، نـه فـــقــط بــاجســمــت ،
بــانـگــاهت، بــا احساست بــا آغـوشت
مــردبـــآش و هــیــچـــوقـــت نــآمـــردی نــکـــن...
مـــخــصـوصــآ بـــرای کســی کــه بـــه
مـــردونـِـگـیـت تـــکـیــه کــرده و بــاورت کــــرده
مــــَـــرد بــــــآشــــ
ی ِ وقـتـآیـی هـسـت
دیـگـه هیـچـی آرومـت نـمـیکـنــه
نـه گـریـه مـیـکـنـی
نـه داد و فـریـاد مـیـکـنـی
فقـط یـه نـفـس عـمیـــ ــــق مـیـکشـی و
هـزار تـا لـعـنـت بـه خـودت
می نویسم
بلکه گردش بی وقفــــــــه قــــلم
از حجـــم سنگین دلتنگی ام بکاهد..
می نویسم
بلکه موسیقی بی کلام قـــــلم کـــاغذ
کمی آرامــــم کند..
کمی آرامــــم
می نویسم تا بدانی…
من گیــــج خاطرات خــــاموشم ، تو چــــرا گیـــج میزنی ..؟!
مه در دنیا کسی را دارندبرای خودشان
خسرو و شیرین
لیلی و مجنون
ویس و رامین
پیرمرد و پیرزن
تو و اون
من و تنهایی…
مردي ...؟
هر چقدر مغرور...!
هرچقدر صادق...!
هر چقدر ساده...!
هرچقدر جذاب...!
هر چقدر مکار....!
درست...
اما گاهی برای فتح یک وجب از جغرافیای زن بايد به زانو بيفتي ...
مـَטּ בפֿــتـَرڪــے هستـَمـ
كـﮧ در انتهــآے پیـآده رو
روے جـבولـ פֿــیـآبـآטּ
نشستــﮧ امـ
و بـﮧ زنـدگــے مـےگویمـ
تـُ بـُرבے ولــے
تـَحـَمـُلـﮧ مـטּ
بیشتــَر بـوב
بیا یڪ شب جاهایماלּـ را عوضــــ ڪنیــم
مـלּـ معشوقــﮧ مـےشومــــ
و تو عاشــــق باشــــ
مـלּـ خیانــت مـےڪنــم و تــو فراموش ڪـלּـ
ωــختــــﮧ نــﮧ؟!
از בل نوشتـ ـہ هایمـــــ ساבه نگـــــذر
بـ ـہ یاב בاشتـ ـہ باشـــــ
این בل نوشتـ ـہ ها را
یکـــــ« בل »نوشتـ ـہ
یادم باشه به هیچ کس و هیچ چیز اعتماد نکنم
و هیچ حرف قشنگی رو باور نداشته باشم ،
یادم باشه دوست داشتن تاریخ مصرف داره
و
تا وقتی دوستت دارن و بهت علاقه نشون میدن
که چهره جدیدی پیدا نشده باشه
::
::
اگر روزی دشمن پیداکردی
بدون تو رسیدن به هدفت موفق بودی
اگر روزی تهدیدت کردن
بدون دربرابرت ناتوانن
اگر روزی خیانت دیدی
بدون قیمتت بالاست
::
::
آنقدر برای دیدنت عجله کردم که هنوز،
"دلم"
بند کفش هایش را نبسته بود!
با همان حال، تمام دشت را دویدم تا به تو برسم؛
که مبادا پیش از من "ناز نگاهت" خریدار پیدا کند
آخر شنیدم که کسی میگفت:
شقایقها هم عاشق میشوند…!!!
دلــــــــــــــــم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانــــــــــــــــم را
بر پوســــــــــــــــت کشیده ی شب می کشم!
چراغ های رابطه تاریکــــــــــــــــند
کــــــــــــــــسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کــــــــــــــــرد
کسی مرا به میهمانی گنجشکــــــــــــــــ ها نخواهد برد!
پــــــــــــــــرواز را بخاطر بسپار
پرنده مردنی ستــــــــــــــــ…
میــــدانـﮯ؟
یڪــ وَقـتــ ـهــایـﮯ بـایـَد
روﮮ یڪــ تڪـﮧ ڪاغَذ بنــویسـﮯ:
"تـَعطیــلــ اَستــ" !
وَ بچـَسبـانـﮯ پـُشتــِ شیــشـﮧﮮ اَفـڪارَتــ؛
بـایـَد بـﮧ خـودَتــ اِستــِراحَتــ بـــِدَهـﮯ؛
دِراز بڪشـﮯ؛
دَستــ ـهــایـَتــ را زیـــر سَــرَتــ بگـــذارﮮ،
بـﮧ آسمـــاטּ خیـــره شَــوﮮ
وَ بـﮯخیـــالــ ســوتــ بـــِزَنـﮯ؛
دَر دِلـَـــღـتــ بـخَنــدﮮ بـﮧ تَمـــامــ اَفـڪارﮮ ڪـﮧ
پـُشتــِ شیـــشـﮧﮮ ذِهـنَتــ صـَـفــ ڪشیـــده اَنـد،
آטּ وَقتــ بــا خـُودَتــ بگـــویـﮯ :
"بگــذار مُنتـَظـِر بمـــانَنــد" !
ما هم شنیدیم٬ میگن: وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره…
اما ….وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ….
ﻋﺸــــﻖ ” ﯾﻌﻨﯽ..
حـــــتی اگه …
ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩﺕ !!
بدونی نمیشه !!
…
ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨﯽ!
ﻧﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮ…
” هـــــی ” “لعنــــــــــــــــتی “
” منــــــــی ” کـه کـنـارش
” تـــــــو ” نـــباشـــــــی
“ تـــــــومــــــــــنی “ نـمـی ارزد ………… !
شـــآیَد سَرمــآ نَخـُـورد
از بَس کـِــہ
رَفتـــآر ِ ایـــלּ روزهـــآیتـــ سَرد استـْـ !
از روی پرچیــכּ شب پرید ؛
خستــﮫ از ڪــشور زمیــכּ ؛
پناﮫـندﮫ آسماכּ …
انگار مسٿ بود:
آسماכּ بدور سرش می چرخید…
ستارﮫ می چید ؛
گـٌل می ساخٿ …
و بر گیسواכּ بلند ماﮫ آویزاכּ می کرد …
ماﮫ ؛ ماﮫ شدﮫ بود ..
بـــــرای متعــــهد بــــودن
لازم نیــــست یه حلـــقه فــــلزی دور انگــــشتت بــــاشه
مــــــــــهم اینــــــــــــــــه
کـــه یه حلـــــقه از جنــــس عشـــــق دور قلبــــــت بــاشه...
عشق مثل کشیدن دو سر یک کِش میمونه
که ۲ نفر دارن میکشنش
اگه یکی ولش کنه
دردش واسه کسی میمونه که هنوز اونو سفت نگاه داشته.....!
پسر : چرا گریه میکنی گلم؟
دختر : هیچی ،همینطوری
پسر عشقشو بغل میکنه و میگه ،ببخشید.
دختر: چرا ؟ تو که کاری نکردی
پسر : چرا .من اونجا نبودم که ازت حمایت کنم جلوی کسی که باعث ناراحتیت شد ..♥
بعضی دروغ ها اونقدر قشنگند !
که دلت می خواد باورشون کنی ....
"تو" ؛
قشنگ ترین دروغ زندگی من بودی !
هنوز باورت دارم ... !!!
غــــرور مـــن اگر بشکـنــد ..
با تکــه هـایـش ...
شاهــرگ زنــــدگــی تـــو را نیز خواهــم زد ...؛
نمي بخشم كساني را كه هر چه خواستند ..
با مـــن ..
با دلــم ..
بــا احســاســم كــردن ...!
عشق...
یاد گرفتم عشق با تمام عظمتش دو سه ماه بیشتر زنده نیست...
یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و فاصله هم یعنی دو خط موازی که هیچگاه به هم نمی رسند...
یاد گرفتم در عشق هیچکس به اندازه ی خودت وفادار نیست...
و یاد گرفتم هرچه عاشق تری...تنهاتری...
عشق از کلمه ی عشقه گرفته شده...
عشقه نام گیاهی در هند است که اگر بر هر گیاهی یا حتی درخت تنومندی بپیچد آن را از پای درمی آورد...!!!
پس عاشق نشو.......
می تـــــرســــم....!
می ترســــــم تـــو بیـــــایی ...
ولــــــــــــــی من
بــــه نــــــداشــــــتــنـــــــت...
عادت
کـــــــرده باشـــــــم...!!
گفتی : نفرین میکنی ؟
گفتم : نه ، اما از خدا میخوام
هیچکس ، اندازه من دوستت نداشته باشد . . .
یـہ منبعِ آرامِش میخوام
یـہ شونہ
یہ کوه دلخوشےِ
یہ
" تــــــو "
بهترین لذتی که توی دنیا هست
اینه که بدونی
یه نفر خیلـی دوسِت داره
ایـن روزهـــا
هـــــوای دِلــــم
هــــوای فـاصِلــــ ــه هـاست
و دلتنگــــ تـــو
نمی دانـم
تو هـم; هَمچـون مــــن دلتنگـی؟؟؟
برای آن عاشق بی دلی می نویسم که حرمت اشکهایم را ندانست.
برای آن می نویسم که معنی انتظار را ندانست.
چه روزها و شب هایی را که با یادش سپری کردم.
برای آن می نویسم که روزی دلش مهربان بود.
می نویسم تا بداند که دل شکستن هنر نیست.
نه دیگر نگاهم را برایش هدیه می کنم و نه دیگر دم از فاصله ها می زنم و نه با شعرهایم دلتنگی را فریاد می زنم...........
می نویسم تا شاید نامهربانی هایش را باور کند...!!!
زخم قدیمی دلت خوب میدونم که از چی بود
قشنگ من گریه نکن این شب بد رفتنی یه
اشکاتو پاک کن که می خوام سر به تن غم نباشه
الهی سایه ی چشات از سر من کم نباشه
ببین که پای گریه هات ثانیه ها دق میکنن
صدای گریه هات میخوان توو خاطراتم نباشن
وقتی که گریه میکنی ترانه هام دلواپسه
اشکاتو پاک کن و ببین چشای من چه بی کسه
سکوت کهنه ی لبات قلبمو اتیش می زنه
داری دیوونم میکنی توروخدا دیگه بسه
زخم قدیمی دلت خوب می دونم که از چییه
قشنگ من گریه نکن این شب بد رفتنی یه
سخته واسه ترانه هام طاقت گریه هات ولی
لهجه ی هق هق ات دیگه یه شعر نو گفتنی یه…
تعداد صفحات : 8
قـــلب ❤ من...
دموکراتیــک ترین دولت دنیاسـت.
آنقدر که تو را نیز همچون خودم
از ته دل دوسـت میدارد.
هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات
باتو بودن
پرت کرده ام…
بگو کسی حرفی نزند…
بگذار
لحظه ای ارام بگیرم
سهم “من” از “تو”
عشق نیست ،
ذوق نیست ،
اشتیاق نیست ،
همان دلتنگی بی پایانی است
که روزها دیوانه ام می کند!!